4 مورد از نکات ژئوتکنیکی طراحی هر نوع سازه

4 مورد از نکات ژئوتکنیکی طراحی هر نوع سازه
در این پست می‌خوانید:
  • در این نوشتار به 4 مورد از نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت برای طراحی هر نوع سازه می پردازیم. این نکات شامل شناسایی نوع زمین، ناپایداری های زمین ناشی از زلزله، بزرگ نمایی ناشی از توپوگرافی و دیوار نگهبان می باشند. با ما همراه باشید.

    پیشنهاد مطالعه: روش های تحلیل سازه ها مطابق با استاندارد ۲۸۰۰

    1- شناسايي نوع زمين

    اولین مورد از نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت برای طراحی هر نوع سازه ای شناسایی نوع زمین می باشد. لازمه طراحي هر سازه اي كه روي زمين (خاك) قرار مي گيرد، شناخت كافي از شرايط زير سطحي و خصوصيات لايه هاي زمين زير آن است. اين شناخت با روش هاي زير به دست مي آيد :

    • مطالعه نقشه هاي زمين شناسي منطقه
    • كسب اطلاعات فني و پي سازي از وضعيت سازه هاي موجود
    • كسب اطلاعات ژئوتكنيكي از برش هاي موجود در لايه هاي خاك (چاه ها، خاكبرداري ها و ترانشه هاي موجود)
    • اخذ گزارش مطالعات ژئوتكنيكي مرتبط با دو ساختمان در طرفين زمين مورد نظر كه با فاصله كمي از آن قرار گرفته اند
    • انجام مطالعات ژئوتكنيكي خاص در زمين مورد نظر، متناسب با اهميت ساختمان و ارتفاع آن

    كسب حداقل شناخت از لايه هاي زمين ضروري مي باشد، لكن درجه شناخت مورد نياز، متناسب با اهميت ساختمان و شرايط ژئوتكنيكي محل تعيين مي گردد. براي ساختمان هاي با اهميت كم و آن دسته از ساختمان هاي با اهميت متوسط كه تا 4 سقف و يا حداكثر 12 متر از روي شالوده ارتفاع دارند، در صورتي كه سطح اشغال آن ها از 300 متر مربع تجاوز ننمايد، با مطالعه نقشه هاي زمين شناسي (چنانچه موجود باشند) و بررسي نحوه ساخت ساختمان هاي مجاور و گزارش ژئوتكنيكي آن ها، بررسي مقاطع موجود (مثل گودبرداري ها يا برش موجود در پل هاي نزديك ساختمان مذكور) مي توان در مورد لايه هاي خاك توسط يك متخصص با تجربه اظهار نظر نمود. بديهي است، در اين مورد چنانچه شواهدي از وجود نوع زمين غير از زمين هاي نوع I و II و III و IV مطابق جدول 1 در محل وجود داشته باشد، انجام مطالعات ژئوتكنيكي در زمين مورد نظر، الزامي است.

    جدول 1 – طبقه بندي نوع زمين

    نکات ژئوتکنیکی

    براي ساير ساختمان هاي با اهميت متوسط (بيش از 4 سقف، يا ارتفاع از روي شالوده بيش از 12 متر و يا سطح اشغال بيش از 300 متر مربع) و همچنين ساختمان هاي با اهميت زياد و بسيار زياد، انجام مطالعات ژئوتكنيكي در محل مورد نظر ضروري مي باشد. در هر حالت چنانچه ساختمان مورد نظر (با هر درجه اهميت و هر تعداد سقف) به صورت انبوه سازي يا شهرك سازي باشد، لازم است مطالعات ژئوتكنيكي در محل مورد نظر انجام شود. چنانچه در مراحل ساخت ساختمان نياز به گودبرداري، ايجاد ديوار حائل و يا شيب تند باشد و يا مشخصات ژئوتكنيكي لايه زير سطحي منجر به نشست زياد، لغزش، سنگ ريزش يا روانگرايي گردد و همچنين چنانچه خاك خاصيت فروريزشي و يا تورم داشته باشد و يا سطح آب زيرزميني بالا باشد، لازم است مطالعات ژئوتكنيكي در محل مورد نظر انجام شود.

    مطالعات ژئوتكنيكي شامل حفاري (ماشيني يا دستي)، نمونه گيري دست خورده و دست نخورده، آزمايش هاي درجا نظير آزمايش نفوذ استاندارد و دانسيته برجا، آزمايش هاي فيزيكي و مكانيكي بر روي خاك به دست آمده در آزمايشگاه و تجزيه و تحليل نتايج و نتيجه گيري در مورد وضعيت ژئوتكنيكي زمين مورد نظر مي باشد. بديهي است كليه عمليات فوق بايد بر اساس استانداردهاي موجود و با دقت كافي انجام شود و در مورد بعضي نتايج مانند نفوذ استاندارد تصحيحات لازم اعمال گردد.

    پیشنهاد دانلود : جزوه شرح کامل آزمایش نفوذ استاندارد همراه با نحوه تصحیح نتایج

    براي زمين هايي كه مطالعات ژئوتكنيكي (شامل نفوذ استاندارد، نمونه گيري و آزمايش هاي آزمايشگاهي) كـافي تشـخيص داده نشـود، لازم اسـت عـلاوه بـر مطالعـات ژئـوتكنيكي، مطالعات ژئوفيزيكي نيز به منظور تعيين سرعت مـوج برشـي در لايـه هـاي مختلـف خاك انجام شود. بنابراین طبق توضیحات این بخش، اولین مورد از نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت برای احداث هر سازه ای شناسایی نوع زمین می باشد.

    2- ناپايداري هاي زمين ناشي از زلزله

    دومین مورد از نکات ژئوتکنیکی ، ناپايداري هاي زمين ناشي از زلزله شامل روانگرايي، گسترش جانبي، فرونشست و گسلش مطابق ضوابط بندهاي 1 تا 4 می باشند.

    1-2- روانگرایی

    كاهش مقاومت و يا سختي برشي خاك به دليل افزايش فشار آب منفذي ناشي از زلزله در خاك هاي ماسه اي اشباع كه باعث ايجاد تغيير شكل هاي دائمي مهم يا ايجاد شرايطي نزديك به تنش مؤثر صفر در خاك مي شود، به عنوان روانگرايي شناخته مي شود. زمين هايي كه حداقل داراي يكي از شرايط زير باشند، مستعد روانگرايي تشخيص داده مي شوند و لازم است مطالعه خاص آن زمين انجام شود :

    الف- سابقه روانگرايي در آن ها وجود داشته باشد.

    ب- زمين هايي كه از نوع خاك ماسه اي با تراكم كم، اعم از تميز، يا رس دار با مقدار رس كمتر از 20 درصد، يا داراي لاي و يا شن بوده و تراز سطح آب زيرزميني در آن ها نسبت به سطح زمين كمتر از حدود 10 متر باشد.

    ج- منحني دانه بندي خاك داخل محدوده مستعد روانگرايي باشد. در مواردي كه لايه خاك مورد نظر داراي حداقل يكي از موارد زير باشد، مي توان از بررسي وقوع روانگرايي صرف نظر كرد.

    • ماسه با بيش از 20 درصد رس با PI>20
    • ماسه با بيش از 35 درصد لاي و به طور همزمان 20 <N1,60
    • ماسه تميز با 30 <N1,60

    ضمناً در مواقعي كه خاك ماسه اي و اشباع در عمقي بيش از 20 متر از سطح زمين قرار دارد، فقط براي ساختمان هاي با شالوده سطحي مي توان از ارزيابي استعداد روانگرايي صرف نظر كرد.

    1-1-2- ارزيابي استعداد روانگرايي

    از دیگر نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت، ارزیابی استعداد روانگرایی می باشد. به منظور ارزيابي استعداد روانگرايي لازم است مقادير نسبت تنش برشي تناوبي ناشي از زلزله (CSR) به مقاومت برشي تناوبي خاك موجود (CRR) محاسبه و مقايسه شود. اين مقايسه بايد با تعيين ضريب اطمينان در برابر روانگرايي (Fl) به دست آيد.

    رابطه 1

    رابطه 1

    نسبت تنش برشي تناوبي (CSR) ناشي از زلزله در لايه هاي خاك طبق روابط موجود در آيين نامه هاي ملي و در صورت موجود نبودن از آيين نامه هاي معتبر شناخته شده ،به دست مي آيد. نسبت مقاومت برشي تناوبي خاك موجود (CRR) برحسب نظر طراح و شرايط پروژه با استفاده از آزمايش هاي نفوذ استاندارد، نفوذ مخروطي، سرعت موج برشي و بر اساس ضوابط آيين نامه هاي ملي يا بين المللي معتبر محاسبه مي گردد. چنانچه ضريب اطمينان به دست آمده كمتر از يك باشد، خاك مستعد روانگرايي است و اثر آن ممكن است موجب ناپايداري پي و سازه متكي بر آن شود. به اين دليل بايستي ايمني مناسب پي به وسيله روش مناسب بهسازي زمين يا انتقال بار به وسيله پي هاي عميق به زير لايه روانگرا تأمين گردد. در صورتيكه Fl بين 1 و 1.25 باشد نشست ناشي از زلزله در زمين را بايد محاسبه و در طراحي منظور نمود.

    پیشنهاد مطالعه : ارزیابی پتانسیل روانگرایی با روش های کیفی و تحلیلی

    2-2- گسترش جانبي

    در زمين هاي مستعد روانگرايي كه داراي شيب ملايم بوده و يا داراي يك وجه آزاد نظير زمين هاي منتهي به كانال هاي زهكش، نهرها و رودخانه ها و يا ساحل دريا باشند، احتمال وقوع گسترش جانبي وجود دارد. گسترش جانبي مي تواند موجب جابجايي هاي بزرگ در زمين گردد. جهت ارزيابي استعداد و مقدار جابجايي ناشي از گسترش جانبي مي توان حداقل از يكي از سه رويكرد تحليلي، تجربي و يا عددي استفاده نمود. طراحي لرزه اي پي براي مقاومت در برابر گسترش جانبي بايد به گونه اي انجام شود كه جابجايي افقي در بالاي پي و يا تنش هاي ناشي از آن از مقادير مجاز مربوط به هر سازه فراتر نرود. علاوه بر طراحي مقاوم پي ساختمان، طراحي پي بايد به گونه اي باشد كه ساختمان از نظر كلي نيز ايمن باشد. براي اين منظور طراحي لرزه اي سازه و پي مربوط بايد در سه حالت زير انجام شود و نتايجي كه بزرگترين اثر را مشخص مي كند، در طراحي پي و سازه اعمال شود:

    • حالتي كه فرض مي شود گسترش جانبي اتفاق خواهد افتاد.
    • حالتي كه فرض م‏ی شود تنها روانگرايي اتفاق خواهد افتاد.
    • حالتي كه فرض مي شود هيچ كدام از روانگرايي و گسترش جانبي اتفاق نخواهد افتاد. در اين صورت بايستي در طراحي ها يا از طيف طراحي براي خاك نوع IV و يا از طيف حاصل از مطالعات ويژه ساختگاهي بدون در نظر گرفتن وقوع روانگرايي استفاده نمود.

    در حالاتي كه اثر گسترش جانبي، در طراحي پي هاي سطحي و عميق در نظر گرفته مي شود، براي مطالعه عملكرد لرزه اي پي، اثر آن بايد به صورت يك فشار افقي منظور گردد. بديهي است كه در اين حالت نيازي به اضافه نمودن نيروي اينرسي ديناميكي افقي زلزله ناشي از وزن سازه به نيروهاي افقي ناشي از گسترش جانبي براي طراحي بخش هاي زيرزميني سازه نيست.

    3-3-2 روش هاي كاهش خطرهاي ناشي از روانگرايي و گسترش جانبي

    براي كاهش خطرهاي ناشي از روانگرايي و گسترش جانبي مي توان سه راهكار را در نظر گرفت: الف) تمهيدات سازه اي، ب) تمهيدات ژئوتكنيكي و پ) تغيير محل ساختگاه.

    1-3-3-2- تمهيدات سازه اي

    مؤثرترين تمهيد سازه اي براي كاهش خرابي ناشي از روانگرايي يا گسترش جانبي استفاده از پي عميق است. در طراحي پي هاي عميق جهت جلوگيري از خسارات ناشي از روانگرايي بايد در نظر داشت كه طولي از شمع كه در خاك روانگرا قرار مي گيرد، فاقد مقاومت اصطكاكي است و چنانچه نوك شمع نيز در لايه روانگرا قرار گيرد، فاقد ظرفيت باربري نوك مي باشد. در صورتي كه خاك محل در معرض روانگرايي بوده و پتانسيل گسترش جانبي نيز داشته باشد، در طراحي پي عميق بايد نيروهاي جانبي ناشي از گسترش جانبي وارد بر پي را نيز در نظر گرفت. اگرچه استفاده از پي هاي گسترده مي تواند از فروپاشي سازه متكي بر آن و وقوع تلفات جاني جلوگيري كند، ممكن است موجب كج شدگي يا واژگوني سازه شود و خسارات قابل توجهي به سازه وارد نمايد. در مكان هاي داراي پتانسيل روانگرايي و گسترش جانبي، استفاده از پي هاي تكي يا باسكولي (كلاف هاي لنگربر) به هيچ وجه توصيه نمي شود.

    2-3-3-2- تمهيدات ژئوتكنيكي

    به طور كلي روش هاي كاهش مخاطرات روانگرايي، براي ساختگاه هاي داراي پتانسيل گسترش جانبي نيز قابل استفاده است. تمهيدات ژئوتكنيكي براي جلوگيري از روانگرايي خاك هاي ناپايدار مي تواند شامل خاكبرداري و جايگزين كردن خاك و يا تحكيم خاك در محل به كمك تراكم ديناميكي، ويبراتورها، شمع كوبي، تزريق تحكيمي، تسليح خاك، تزريق شيميايي و نصب زهكش گردد. قبل از استفاده از هر يك از روش هاي پايدارسازي خاك، برنامه ريزي و طراحي دقيقي مورد نياز است. در مورد گسترش جانبي، در صورت امكان مي توان خارج از محدوده اجراي سازه از روش هاي مناسب فوق نظير تراكم ديناميكي يا كوبيدن شمع بهره گرفت تا مانع گسترش جانبي توده لغزنده خاك روانگرا و رسيدن آن به محدوده سازه مورد نظر گردد.

    3-3-3-2- تغيير محل ساختگاه

    در صورتي كه از نظر فني و اقتصادي امكان تغيير محل ساختگاه وجود داشته باشد، مي توان از اين راه حل براي پرهيز از خطرهاي ناشي از روانگرايي و گسترش جانبي استفاده نمود.

    4-2- زمين لغزش

    از نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت، بررسی احتمال زمین لغزش می باشد. ارزيابي زمين لغزش بايد بر اساس برآورد ميزان و خطر وقوع آن با استفاده از مطالعات ژئوتكنيكی و شناسايي نوع زمين لغزش احتمالي، صورت گيرد. براي احداث ساختمان در بالا، پايين يا روي شيب، هرگونه خاك برداري و يا خاك ريزي بر روي آن بايد همراه با تحليل و بررسي پايداري شيب در شرايط زلزله باشد. در صورت نياز با استفاده از مطالعات ويژه شامل بررسي هاي زمين شناسي مهندسي، ژئوفيزيكي، حفر گمانه با تعداد و عمق مناسب، آزمايش هاي صحرايي و آزمايشگاهي و تحليل پايداري شيب، تمهيدات لازم براي پايدارسازي شيب و جلوگيري از وقوع زمين لغزش تأمين گردد. در صورت احداث ساختمان در بالا يا روي شيب، ظرفيت باربري پي و پايداري موضعي شيب نيز بايد تأمين گردد. جهت انتخاب ساختگاه در مناطق شيبدار بايد توجه ويژه اي به شرايط نامطلوب زير در خصوص پايداري شيب ها معطوف شود :

    1 – ريخت شناسي مناطق لغزشي يا مستعد لغزش شامل توپوگرافي سطحي ناهموار، شيب هاي ناپايدار و مناطقي كه در اطراف آن تغييرات شيب قابل توجه وجود دارد.

    2 – وجود قله ها و خط الرأس ها، لبه هاي پرتگاه و كناره هاي رودخانه و سواحل در معرض فرسايش و خاكريزهاي متراكم نشده.

    3 – وجود لايه هاي ضعيف در پنجه شيب ها.

    4 – افزايش شيب دامنه هاي موجود، ايجاد شيب هاي جديد و هرگونه خاكبرداري از پنجه شيب ها.

    5 – شيب هاي واقع در مناطق داراي رطوبت و بارندگي زياد.

    6 – وجود دامنه هاي سنگي با ناپيوستگي هاي ممتد و نامطلوبي كه شيبي كمتر از شيب دامنه دارند.

    1-4-2- ارزيابي پايداري شيب ها به منظور بررسي استعداد زمين لغزش

    در مواردي كه توپوگرافي سطحي و لايه بندي خاك نامنظمي شديد نداشته باشد، پاسخ زمين هاي شيبدار به زلزله طرح مي تواند با استفاده از تحليل شبه استاتيكي ساده شده محاسبه گردد. در غير اين صورت بايد از روش هاي تحليل ديناميكي نظير المان محدود يا مدل بلوك صلب لغزنده و ديگر روش ها استفاده گردد. در آناليز شبه استاتيكي، نيروهاي اينرسي لرزه اي طرح كه بر توده خاك وارد مي شوند، بايد محاسبه گردند.

    روابط 2 و 3

    رابطه 2 و 3

    A: نسبت شتاب مبناي طرح مطابق جدول 2

    FH: نيروي افقي ناشي از زلزله

    kh: ضريب مؤلفه افقي زلزله

    Ws: وزن توده لغزشي

    جدول 2 – نسبت شتاب مبناي طرح در مناطق با لرزه خيزي مختلف

    جدول 2

    در تحليل هاي شبه استاتيكي، پارامترهاي مقاومت برشي خاك در صورت نياز بايد با توجه به كاهش چسبندگي و زاويه اصطكاك داخلي در كرنش هاي بزرگ و يا افزايش فشار آب حفره اي ناشي از زلزله انتخاب گردد. استفاده از پارامترهاي مقاومتي كرنش بزرگ خاك براي ساختگاه هايي كه قبلاً دچار لغزش شده و احتمال فعاليت مجدد آن ها توسط زلزله وجود دارد، ضروري است. تحليل شبه استاتيكي بايد براي بحراني ترين سطح لغزش انجام گيرد. طراح بايد با توجه به دقت روش تحليل و طراحي، تعداد و كيفيت نوع آزمايش هاي ژئوتكنيكي و دقت در شناخت لايه هاي زمين، و دقت انتخاب ضريب زلزله مؤثر، ضريب اطمينان مناسب را انتخاب كند. چنانچه نتايج تحليل پايداري شيب نشان دهنده ناپايداري باشد، لازم است از روش هاي مناسب و متداول پايدارسازي شيب ها استفاده شود.

    پیشنهاد مطالعه : روش تحلیل شبه استاتیکی برای آنالیز لرزه ای

    5-2- فرونشست

    از دیگر نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت بررسی فرونشست می باشد. در صورتي كه ساختگاه مورد نظر بر روي گشودگي هاي زيرزميني بزرگ نظير غارهاي كارستيك، معادن و تونل هايي با دهانه بزرگ قرار داشته باشد، احتمال فرو ريزش سقف اين فضاهاي زيرزميني بر اثر زلزله وجود دارد و موجب فرونشست زمين و آسيب رسيدن به سازه خواهد شد. در صورت وجود چنين بازشدگي هاي زيرزميني در زير سازه بايد مطالعات خاص براي اطمينان از ايمني سازه انجام شود و در صورت لزوم، تمهيدات لازم براي جلوگيري از آسيب ديدن سازه ناشي از فرونشست زمين در نظر گرفته شود. حفرات زير سطحي كه امكان ناپايداري آن ها در اثر زلزله وجود دارد، مي توانند با يكي از موارد زير مرتبط باشند :

    • قنات ها
    • حفرات و فضاهاي زيرزميني شامل ايستگاه هاي مترو، تونل هاي كم عمق، معادن زيرزميني، چاه ها و كوره هاي فاضلاب و نظاير آنها
    • حفرات و غارهاي زيرزميني طبيعي
    • حفرات به وجود آمده ناشي از آب شستگي دانه هاي خاك بر اثر تركيدگي لوله هاي آب، نفوذ آب هاي سطحي و نظاير آن

    1-5-2- شناسايي حفرات زيرسطحي

    براي شناسايي حفرات زيرسطحي مي توان از روش هاي شناسايي مختلف از جمله حفر گمانه و يا روش هاي ژئوفيزيكي استفاده كرد. شناسايي قنات هاي فعال و تونل هاي تأسيسات شهري بايد بر اساس مدارك موجود انجام گيرد. تعيين نوع خاك و عمق قرارگيري و قطر حفره زيرسطحي به منظور بررسي پايداري آن الزامي است.

    6-2- گسلش

    گسلش از نکات ژئوتکنیکی حائز اهمیت برای احداث سازه های مختلف می باشد. جابجايي ناشي از گسلش در سطح زمين مي تواند موجب آسيب به سازه ها گردد، در پهنه هاي گسلي به ويژه گسل هاي اصلي، اجتناب از ساخت ساختمان به ويژه ساختمان هاي با اهميت بسيار زياد اكيداً توصيه مي شود. از اين رو، لازم است كليه سازندگان بنا در اين پهنه ها پيش از ساخت اقدام به شناسايي گسلش سطحي كرده و در صورتي كه زمين شناس، گسلش سطحي با جابه جايي عمده اي را تشخيص داد، ضوابط مربوط به پهنه های با جا به جایی عمده بر اساس آیین نامه های ملی یا بین المللی معتبر مصوب رعایت گردد.

    کاربری زمین های شهری حتی الامکان باید به نحوی انجام شود که محدوده های پهنه های گسلی به ویژه گسل های اصلی به کاربری های کم خطر و یا کم تراکم نظیر فضای سبز، معابر، فضاهای ورزشی و تفریحی با سازه های سبک اختصاص یابد.

    در پهنه گسل های اصلی با جابه جایی عمده، احداث ساختمان با اهمیت بسیار زیاد ممنوع است و در مابقی پهنه ها احداث آن ها با انجام مطالعات و اعمال تمهیدات ویژه مجاز می باشد. همچنین در پهنه گسل های اصلی با جابه جایی عمده، احداث ساختمان با اهمیت زیاد صرفا با انجام مطالعات ویژه و اعمال تمهیدات ویژه مجاز می باشد.

    پهنه های گسلی در برگیرنده تغییر شکل های عمده در محدوده اطراف گسل ها می باشد که برای گسل های اصلی، پهنه گسل های اصلی نام گذاری می شوند. گسل های اصلی، گسل هایی هستند که طول آن ها بیش از ده کیلومتر است. در صورتی که در پهنه های گسل های اصلی، در مواردی جابه جایی عمده وجود داشته باشد، این محدوده با نام پهنه با جا به جایی عمده تعریف می شود.

    3- بزرگنمایی ناشی از توپوگرافی

    افزایش نیروی طراحی لرزه ای در بررسی پایداری شیب ها و طراحی سازه های واقع بر شیب ها یا نزدیک آن ها باید از طریق ضریب بزرگنمایی توپوگرافی (ST) برای شیب های با ارتفاع بیش از 30 متر و با زاویه ی میانگین بیش از 15 درجه صورت می گیرد. در تحلیل پایداری شیب ها ضریب بزرگنمایی توپوگرافی در مقدار kh ضرب می گردد. حداقل مقادیر ضریب بزرگنمایی توپوگرافی در پایداری شیب ها و طراحی سازه های واقع بر یا نزدیک شیب ها در جدول 3 ارائه گردیده است. این ضریب بزرگنمایی فقط در ثلث فوقانی ارتفاع شیب ها اعمال می گردد.

    جدول 3 – ضرایب بزرگنمایی ناشی از توپوگرافی

    جدول 3

    4- دیوار نگهبان خاک

    برای تحلیل و طراحی دیوار های نگهبان زیر زمین اطراف ساختمان ها و دیوار های نگهبان اطراف ساختمان در این استاندارد می توان از روش شبه استاتیکی با انتخاب ضریب زلزله مناسب استفاده نمود.

    ضریب فشار جانبی لرزه ای خاک وارد بر دیوار نگهبان مجاور سازه ها با توجه به نحوه اتصال و تغییر شکل پذیری سازه ها، باید به صورت یکی از حالات زیر تعیین گردد:

    الف – دیوار نگهبان کاملا متصل به سازه و بدون قابلیت جابه جایی

    ب – دیوار نگهبان کاملا مجزا از سازه و با قابلیت جابه جایی جهت فعال شدن فشار خاک پشت دیوار

    پ – بخشی از دیوار در زیر تراز به صورت متصل به سازه و بخشی از آن مجزا و با قابلیت جابه جایی است.

    این شرایط معمولا در زمین های شیب دار و یا ساختمان هایی که وجوه مقابل آن نمی توانند به طور متقابل و متعادل در زیر تراز پایه قرار گیرند، پیش می آید. در این صورت بخش پایین تر از تراز پایه بر اساس بند الف و بخش فوقانی ان مطابق بند ب فوق طراحی می گردند. در صورتی که بنا به عللی بخش فوقانی که نمی تواند با دیوار مقابل خود در ساختمان فشار متقابل و متعادل را داشته باشد. کاملا متصل به سازه ساخته شود، فشار خاک وارده بر این قسمت از دیوار در حالت وقوع زلزله مطابق بند الف محاسبه خواهد شد.

    منبع: راهنما آیین نامه ۲۸۰۰ ویرایش چهارم

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    دیدگاه‌ها ۰
    ارسال دیدگاه جدید