گونه های گیاهان بومی برای منظرسازی فضای شهری
متأسفانه در منظرسازی های مرسوم شهری توجه عمده طراحان به تعدادی گونه گیاهی محدود آن هم غیربومی بوده است که استقرار و نگهداری آن ها هزینه زیادی را بر دوش مدیریت شهری تحمیل می کند. جایگزین کردن گیاهان بومی و سازگار به جای گونه های خارجی زمینه را برای شکل دهی منظرهای طبیعی فراهم می کند. گیاهان عرصه های طبیعی علاوه بر زیبایی ذاتی، از نظر شکل، رنگ، ابعاد و اندازه، زمان گلدهی، میوه و بذر تنوع زیادی دارند به طوری که تلفیق مجموعه های گیاهی باعث بهبود کیفی مناظر فضای سبز می شود.
استفاده از گیاهان غیر سازگار که معمولاً دارای نیاز آبی غیرهماهنگ با آب قابل دسترس هستند، در ایجاد فضای سبز، کاری نادرست و شاید غیر ضروری بوده و با توجه به مصرف آب دشوار است. اصطلاح سازگاری در اکولوژی یک اصطلاح زیست شناختی است. به این معنا که گونه گیاهی در یک شرایط رویشگاهی که دارای اقلیم خاصی بوده است بتواند دوره ی زندگی خود را طی کرده و به طور طبیعی زادآوری کند. مبتنی بر این تعریف، گونه های بومی سازگارترین گیاهان به منطقه رویشی خود هستند و توان رویش این گیاهان منطبق بر شرایط اقلیمی و محیطی منطقه بوده و بدون محدودیت اتفاق می افتد.
ایجاد و طراحی فضای سبز، پارک و باغ در شهرها و مناطق پیرامونی آن به منظور گسترش چشم اندازهای مناسب، ایجاد آرامش روانی شهروندان، بهبود کیفیت هوا، کاهش آلودگی صوتی، جلوگیری از آثار نامطلوب زندگی ماشینی یکی از با ارزش ترین اقدامات سالم سازی و طبیعی تر جلوه دادن محیط زندگی انسان است که خود ممد حیات و مفرح ذات است. احداث فضای سبز به ویژه در شهرهایی که آب و هوا و طبیعت خشک دارند و از سرسبزی و هوای سالم برخوردار نیستند و آلودگی هوای تنفسی و آلودگی صوتی سلامت شهرنشینان را تهدید می کند، از الزامات مدیریت شهری است. پارک و فضای سبز باید در راستای ضروریات زندگی شهری، پاسخ به انتظارات شهرنشینان و تامین الگوهای با ارزش معنی دار زندگی بر اساس مفاهیم فرهنگ ملی جامعه صورت گیرد.
دلایل مختلفی برای استفاده از گیاهان بومی وجود دارد که عبارتند از :
1 . اکوتیپ محلی گیاهان بومی، شاید برای هزاران سال است که شرایط زندگی این گیاهان با منطقه سازگار شده و با شرایط اقلیمی منطقه تکامل یافته اند.
2 . جلوگیری از هدر رفت آب های سطحی
3 . کنترل فرسایش خاک
4 . نیاز به نگهداری کمتر
5 . ایجاد زیستگاه حیات وحش
6 . هزینه کمتر، مقاومت به آفات و بیماری
7 . برای زیبایی و جذب پروانه ها و پرندگان
در هیچ یک از كلان شهرهاي كشور، به دلیل مشکلات مربوط به مدیریت، نگهداري و كمبود شدید منابع آب، امکان توسعة فضاي سبز در حد استانداردهاي مطلوب جهانی وجود ندارد. این در حالی است كه در كشوري مانند ایران كه زادگاه چمن و چمن كاري است، می توان با رعایت نکات فنی، گزینش گونه هایی از گیاهان بومی مقاوم به خشکی و مدیریت صحیح از این گیاهان سودمند بهره برد. از این رو شناسایی گراس هاي بومی هر منطقه كه پتانسیل استفاده به عنوان چمن را دارند و جایگزینی آنها با گونه هاي رایج چمن كه نیاز آبی زیادي دارند، یکی از روش هاي كاهش نیاز به آب در مکان هاي چمن كاري شده است.
شکل 1 . گیاهان بومی
پیشنهاد مطالعه : بررسی آلودگی آب های زیرزمینی و جلوگیری از آن
از طرف دیگر، بسیاري از گونه هاي چمنی متداول در فضاي سبز، به مدیریت قوي براي نگهداري نیاز دارند و حتی ممکن است تحت شرایط تنش به سرعت از بین بروند، اما گونه هاي بومی قادرند در مواجهه با بسیاري از تنش هاي محیطی، تحمل خوبی از خود نشان دهند. “علف گندمی” و “برومتوس” از جمله گراس هاي بومی ایران اند كه در مراتع و بخش هاي مركزي ایران به وفور یافت می شوند. “علف گندمی” گیاهی با عمر طولانی، مقاوم به خشکی و سرما با سامانه ریشه اي گسترده است و دو گونه معروف آن Agropyron cristatum و Agropyrondesertorum است. گونه A.cristatum كوتاه تر، متراكم تر و داراي بافت ریزتر است و رشد آهسته تري نسبت به سایر علف های گندمی دارد. این گیاه به عنوان گیاهی دائمی با مناطق سرد به خوبی سازگار شده است، اما با وجود مقاومت به خشکی، در برابر دماي زیاد مقاوم نیست. گونة A. Desertorum رشد بیشتر و تراكم كمتري نسبت به گونة A. cristatum دارد و گونة خشن تري نیز محسوب می شود. “علف گندمی” در انواع خاک به غیر از خاک هاي رسی سنگین یا شنی، به خوبی رشد می كند و تا حدودي نسبت به خاک قلیایی مقاوم است. “بروموس” گونه اي كم تراكم با بافتی خشن است. از این گونه نیز در برخی موارد به عنوان چمن استفاده می شود و در مناطقی نظیر كنار جاده ها كه به نگهداري كمی نیاز دارند كشت می شود. این گونه، گرما را به خوبی تحمل می كند و رشد سریعی در بهار و پاییز دارد، اما ترافیک سنگین را نمی تواند تحمل كند و در شرایط تنش شدید خشکی و گرما، به خواب می رود. این دو گونه براي استفاده به عنوان چمن مطرح شده اند، اما كاشت آنها در حال حاضر متداول نیست.
شکل 2 . گونه ای از گیاهان بومی
كیفیت ظاهري چمن برحسب میزان زیبایی آن تعریف می شود. عوامل اصلی كیفیت ظاهري چمن، یکنواختی، تراكم، بافت، نحوۀ رشد، نرمی و لطافت و رنگ اند كه در بین آنها تراكم، رنگ و بافت اهمیت بیشتري دارند. تراكم یکی از اجزاي مهم كیفیت چمن است كه برحسب گونه و رقم، شرایط آب و هوایی و چگونگی كشت متفاوت است.
تراکم زیاد چمن، صفتی مطلوب براي آن محسوب می شود. كود دهی مناسب، كوتاه كردن چمن و آبیاري مناسب می تواند سبب افزایش تراكم شود. تراكم را می توان از طریق شمارش تعداد ساقه ها یا برگ ها در واحد سطح اندازه گیري كرد. رنگ، میزان نور منعکس شده از چمن است. گونه ها و ارقام مختلف از نظر رنگ، متفاوت و از سبز روشن تا سبز بسیار تیره متنوع اند. روش هاي مختلفی براي تعیین رنگ پیشنهاد و استفاده شده است. یکی از روش ها، روش مشاهده اي است كه اساس آن، نمره دهی به رنگ چمن است و هنوز جزء متداول ترین روش هاي اندازه گیري رنگ چمن و به دنبال آن كیفیت چمن است. به طوري كه چمن هایی با امتیاز رنگ بیشتر از 6، جزء چمن هاي با كیفیت از نظر رنگ محسوب می شوند.
پروژه هاي جنگل کاري در سال هاي اخیر، با توجه به اهمیت زیست محیطی، اقتصادي و اجتماعی، رشد فزاینده اي داشته و به صورت یک فعالیت عمرانی و توسعه در سطح بین الملل مطرح گردیده است. با توجه به این موضوع ارزیابی این جنگل کاري ها براي تعیین میزان موفقیت آن ها و همچنین انتخاب گونه هاي سازگار و مناسب با توجه به اهداف مختلف کاشت براي جنگل کاري هاي آتی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. انتخاب گونه در یک طرح جنگل کاري از اهم مسائلی است که در موفقیت یا شکست طرح نقش اساسی را ایفا می کند. از این رو لازم است تا عوامل مختلفی که در این زمینه مؤثرند به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرند. از طرف دیگر، افزایش جمعیت و تقاضاي چوب از یک طرف و تخریب عرصه هاي جنگلی و کند رشد بودن اکثر گونه هاي جنگلی کشور، اهمیت و جایگاه فعالیت هاي جنگل کاري را به خوبی روشن می سازد در این میان استفاده از گونه هاي بومی و سازگار با منطقه باعث بالا بردن پتانسیل تولید در مدت زمان کوتاه و کاهش بهره برداري چوب از جنگل هاي طبیعی می گردد.
جنگل هاي زاگرس جزو مهم ترین بوم سازگان هاي جنگلی کشور به لحاظ بوم شناختی و اقتصادي هستند. این جنگل ها در بیشتر مناطق با جاي دادن جمعیت زیادي در خود به یک منبع حیاتی براي گذران زندگی تبدیل شده اند. در این منطقه تعامل با جنگل در چارچوب جنگل داري سنتی در راستاي دو هدف عمده تغذیه دام (تأمین علوفه و چرا) و برداشت چوب قرار دارد. یکی از راهکارهاي کاهش فشار وارده به جنگل هاي طبیعی در این منطقه جنگل کاري به منظور تأمین نیاز چوبی ساکنین این مناطق است. با توجه به موقعیت خاص جنگل هاي زاگرس می توان با ارائه الگوي مناسب کاشت گونه هاي سازگار به روش هاي مناسب کاشت درختان در عرصه هاي جنگلی دست یافت به طوري که کمترین هزینه نگهداري و احداث را داشته باشد. اما اساسی ترین مشکل در این مناطق، مسأله انتخاب گونه در رابطه با اهداف متعدد جنگل کاري ها می باشد.
منابع :
1 . مقاله ی ارزيابی قابلیت استفادۀ كاربردي از دو گونه گراس بومی ايران از الهام مصطفائي و همکاران
2 . مقاله ی بررسی اهلی سازی و استقرار گونه مرتعی بومی ملیکا از الهام نصرآبادی و همکاران
3 . مقاله ی انتخاب بهترین گونه به منظور جنگل کاري در جنگل هاي زاگرس جنوبی از مریم فضل الهی محمدي و همکاران